عالم کامل و فقیه زاهد، در حدود سال1278ق در اصفهان به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند آیتاللّه شیخ محمّدجواد حسینآبادى بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به ناقوس بود، چون خطى بسیار زیبا داشت و عمدتاً به کتابت قرآن و متون اسلامى و نیز تابلوهاى خطى اشتغال داشت.
شیخ احمد بیدآبادى، در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهرهمند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، میرزا محمّدباقر چهارسوقى(علاّمه صاحب روضات) و نیز برادرش، علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى بودند. وى چهارده سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.
از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در سن چهارده سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در سن هفت سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است، از حفظ مىخواند. از همه مهمتر اینکه در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه اجتهاد گرفت و به میرزا احمد مجتهد معروف گردید.
وى شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علاّمه صاحب روضات به سال 1304ق و دیگرى اجازة اجتهاد از علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305ق و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.
آیت اللّه میرزا محمّدجواد حسینآبادى در اجازهاى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مىنویسد:
«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من استجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچکس به اندازه او به چنین درجهاى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه من به او از حبّ پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثرّاللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند، بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچکس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».
وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر مىرفت و مردم را با مواعظ شافیه و نصایح کافیه خود بهرهمند مىنمود و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت.
بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت مىگماشت و مَدْرسهای وى یکى در مدرسه میرزا مهدىو دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت پنجاه سال حضور در محله بیدآباد و مدرسه میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مىیافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهرهها مىبردند؛ از آن جمله مىتوان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره نمود:
1- برادر وى میرزا محمّدعلى شاهآبادى؛ 2- آقا جمالالدین خوانسارى؛ 3- شیخ محمّدرضا کلباسى، صاحب اجازه روایات از ایشان؛ 4- ملّا على ماربینى؛ 5- آقارضا مظاهرى؛ 6- سیّد عبدالحسین طیّب؛ 7- آقا محمّد مقدس؛ 8- شیخ احمد بیانالواعظین، صاحب اجازه روایت از ایشان؛ 9 - آقا سیّد محمّدرضا شفتى.
از مرحوم میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتّبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیتالله شاه آبادی فرستاده شد.
شیخ احمد بیان در کتاب «خلد برین» استادش را چنین معرفى مىکند:
«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعّاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهّاد. الحق آن ستوده خصال در امورى چند متفرّد بود:
اوّل: در حافظه و ذکاوت اعجوبة عصر بود. دعاهاى مطوّله، مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مىنمود.
دوم: در احاطه بر فروع فقهیه به طورى مسلّط بود که عدیل و نظیرى نداشت.
سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدّیت تامّه داشت.
چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»
شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژهاى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیانالواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت. وى محل سکونت خود را اهدایى از طرف حضرت رضا - علیهالسلام- مىدانست و همه ساله در منزلش مراسم روضهخوانىِ دهه اوّل محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 115 سال هنوز ادامه دارد.
وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانهروزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف مىشد و عبادت مىکرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى مىخواند.
در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى مىرفته است.
مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى مىپرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى(مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشته، علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.
شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در روز چهارشنبه 21 جمادىالاول 1357ق / 29 تیر 1317ش در حدود هشتاد سالگی وفات یافت و در تخت فولاد داخل بقعه بروجردى به خاک سپرده شد.
مشروح زندگی نامه
عالم کامل و فقیه زاهد، در حدود سال1278ق در اصفهان به دنیا آمد. او بزرگترین فرزند آیتاللّه شیخ محمّدجواد حسینآبادى بود. جدش میرزا محمّدحسن، ملقّب به ناقوس بود، چون خطى بسیار زیبا داشت و عمدتاً به کتابت قرآن و متون اسلامى و نیز تابلوهاى خطى اشتغال داشت.
شیخ احمد بیدآبادى، در آغاز از محضر پدر دانشمندش بهرهمند شد و همواره با جدّیت کامل به فراگیرى دانش مشغول بود. از دیگر اساتید وى، میرزا محمّدباقر چهارسوقى(علاّمه صاحب روضات) و نیز برادرش، علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى بودند. وى چهارده سال توفیق شاگردى مرحوم صاحب روضات را داشت.
از آنجا که هوش و ذکاوتى سرشار داشت، قرآن را در سن چهارده سالگى حفظ کرد. کتاب معالم را در سن هفت سالگى خواند و از حفظ کرد. اشعار ابن مالک در کتاب سیوطى را که حاوى حدود هزار بیت است، از حفظ مىخواند. از همه مهمتر اینکه در سن سیزده سالگى به مرتبه رفیع اجتهاد نائل آمد و از اساتید معظّم خود اجازه اجتهاد گرفت و به میرزا احمد مجتهد معروف گردید.
وى شش اجازه از اساتید خود دریافت کرد که یکى از علاّمه صاحب روضات به سال 1304ق و دیگرى اجازة اجتهاد از علاّمه میرزا محمّدهاشم چهارسوقى به سال 1305ق و اجازه ششم از پدرش به سال 1308ق در سن سى سالگى است.
آیت اللّه میرزا محمّدجواد حسینآبادى در اجازهاى که به فرزندش، شیخ احمد داده، چنین مىنویسد:
«چون بعضى از برادرانم از علما، براى فرزندم شیخ احمد از من استجازه کردند، در حالى که او نوجوانى بیش نبود، به آنان گفتم که اگرچه در این زمان هیچکس به اندازه او به چنین درجهاى از علم نرسیده است، ممکن است اهل عناد گمان کنند که اجازه من به او از حبّ پدرى است و به این جهت گفتم که دیگر اساتید به وى اجازه دهند. پس جمعى از بزرگان علماء، کثرّاللّه تعالى امثالهم، به او اجازه اجتهاد دادند، بعضى قبل از بلوغ وى بود و بعضى بعد از بلوغ وى، به حیثى که هیچکس جرأت انکار آن را نیافت و چون تعداد اجازت آن به پنج رسید، من نیز این اجازت را با ششمین اجازه از جانب خودم تمام کردم».
وی حدود پنجاه سال در اصفهان به اقامه جماعت و هدایت و ارشاد مردم پرداخت. در هفته، سه چهار شب منبر مىرفت و مردم را با مواعظ شافیه و نصایح کافیه خود بهرهمند مىنمود و در ماه مبارک رمضان، نماز و منبر آن مرحوم، رونق و اهمیّت به سزایى داشت.
بیدآبادی به امر تدریس نیز همّت مىگماشت و مَدْرسهای وى یکى در مدرسه میرزا مهدىو دیگرى کنار منزلشان بود که هنوز موجود است. در مدّت پنجاه سال حضور در محله بیدآباد و مدرسه میرزا مهدى، بزرگانى چند در محضر آن استاد بزرگ حضور مىیافتند و از علوم و کمالات و فضایل وى بهرهها مىبردند؛ از آن جمله مىتوان به آیات و حجج اسلام ذیل اشاره نمود:
1- برادر وى میرزا محمّدعلى شاهآبادى؛ 2- آقا جمالالدین خوانسارى؛ 3- شیخ محمّدرضا کلباسى، صاحب اجازه روایات از ایشان؛ 4- ملّا على ماربینى؛ 5- آقارضا مظاهرى؛ 6- سیّد عبدالحسین طیّب؛ 7- آقا محمّد مقدس؛ 8- شیخ احمد بیانالواعظین، صاحب اجازه روایت از ایشان؛ 9 - آقا سیّد محمّدرضا شفتى.
از مرحوم میرزا احمد مجتهد بیدآبادى تألیفات مرتّبى باقى نمانده است و جزوات فقه و اصول نامرتب از تقریرات اساتیدش پس از فوت وى توسط اولادش نزد آیتالله شاه آبادی فرستاده شد.
شیخ احمد بیان در کتاب «خلد برین» استادش را چنین معرفى مىکند:
«از اعاظم علما و اکابر فقها و وعّاظ معاصر است. آن جناب اعبد عبّاد بود و ازهد زهّاد. الحق آن ستوده خصال در امورى چند متفرّد بود:
اوّل: در حافظه و ذکاوت اعجوبة عصر بود. دعاهاى مطوّله، مثل دعاى ابوحمزه ثمالى را به طور تقطیع در قنوت نوافل با لهجه بسیار جذّابى قرائت مىنمود.
دوم: در احاطه بر فروع فقهیه به طورى مسلّط بود که عدیل و نظیرى نداشت.
سوم: در اخلاق و ارادت به خانواده عصمت و طهارت جدّیت تامّه داشت.
چهارم: در فتوّت و جوانمردى و فرزانگى آیت وقت بود.»
شیخ احمد مجتهد از جایگاه ویژهاى در اخلاق و زهد و تقوى برخوردار بود و در فضایل انسانى و مکارم اخلاقى، مدارج بالایى را پیمود. چنانکه شاگردش بیانالواعظین اشاره کرده است، او در اخلاق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت جدیّت تام داشت. وى محل سکونت خود را اهدایى از طرف حضرت رضا - علیهالسلام- مىدانست و همه ساله در منزلش مراسم روضهخوانىِ دهه اوّل محرم برپا بود؛ چنانکه این سنت پس از 115 سال هنوز ادامه دارد.
وی از شب بیستم و یکم ماه رمضان شبانهروزى در مدرسه میرزا مهدى معتکف مىشد و عبادت مىکرد و در نوافل و مستحبات بسیار جدّى بود؛ به طورى که دعاى کمیل را در سجود نمازهاى مستحبى مىخواند.
در مورد جدیت در امر تحصیل همین بس که در طول چهارده سال شاگردى مرحوم صاحب روضات، حتى روزهاى تعطیل را هم به درس وى مىرفته است.
مرحوم شیخ احمد مانند پدر بزرگوارش در اصفهان به اجراى حدود الهى مىپرداخت. وی در مدرسه میرزا مهدى(مسجد المهدى) محکمه و مراجعه داشته، علاوه بر تدریس، به امور قضا و رفع اختلافات نیز اشتغال داشت.
شیخ احمد مجتهد بیدآبادى در روز چهارشنبه 21 جمادىالاول 1357ق / 29 تیر 1317ش در حدود هشتاد سالگی وفات یافت و در تخت فولاد داخل بقعه بروجردى به خاک سپرده شد.